اخبارتازه‌های سیاسی

اعلام حمایت جمعی از روشنفکران و نواندیشان دینی در ایران از «پيشنهادهای میرحسين موسوی»

? شبکه کلمه / جمعی از روشنفکران و نواندیشان دینی در ایران با انتشار بیانیه ای از «پيشنهادهای میرحسين موسوی» اعلام حمایت و تاکید نمودند که برای عبور از نظام فروبسته‌ی کنونی همراهیم.

? امضا کنندگان این بيانيه، نوشته اند: ما همراهی خود را در رفتن به سمت تغيیرات کلیدی برای عبور از نظام فروبسته‌ی کنونی از رهگذر همه‌پرسیِ تغییر ساختاری و بنیادی ابراز می‌کنیم.

? متن کامل بیانیه بدین قرار است:

▫️ضرورت تغییر بنیادین و ساختاریِ نظام جمهوری اسلامی ایران مضمونی تازه نیست. با این حال، هنگام شکل‌گیری جنبش سبز پس از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری سال ۸۸، در ذهن و ضمير بسیاری از شهروندان معترض ایرانی این ایده هنوز چندان جای‌گیر نشده بود. در نظر شماری از معترضان ۸۸ هنوز کوره‌راهی برای تغییر در درون ساختار فعلی حکومت میسر بود. دوران کوتاه‌مدت اعتبار حسن روحانی با دولت مستعجل برجام، که در زمین‌گیر شدن آن علل گوناگون داخلی و خارجی سهم داشتند، راه را بر چرخش به سوی ضرورت همه‌پرسی و تغییر ساختاری هموارتر کرد.

تا پیش از کشتار و سرکوب‌های گسترده‌ی سالیان ۹۶ و ۹۸ که با سکوت معنا‌دار حسن روحانی رخ داد، قالب نيمه‌جان اصلاحات که میراث دوران رياست جمهوری سید محمد خاتمی بود، هنوز گهگاهی عرض وجود می‌کرد. از دوره‌ی دوم حسن روحانی تا اضمحلال کامل صندوق رأی در انتخابات ۱۴۰۰، که با انتصاب فرمايشی یکی از بی‌کفايت‌ترین زمام‌داران تاریخ جمهوری اسلامی ایران همراه بود، مرزبندی‌ جناح‌های حاکم سياسی ایران يکسره در هم شکست. ايران انبار باروتی شد که مسئولان عالی‌رتبه‌ی نظام و معتمدان خاص رهبر مادام العمر و مطلق العنان‌اش با سیاست‌های ماجراجویانه‌ی دشمن‌محور، به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقه‌ای کبریت زیر این انبار باروت می‌کشیدند و همواره از حمایت بی‌دریغ رهبر در این تهدیدهای امنیتی برخوردار بودند.

پیام تازه‌ی میرحسین موسوی از حصر ظالمانه‌ی دوازده‌ساله‌‌، مبنی بر ضرورت همه‌پرسی و تغییرات ساختاری نشان از عبور دلیرانه‌ی میرحسین موسوی از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» به «نیاز به قانون اساسی جدید» است؛ تصریحی انکارناپذیر که نشان از تغییر الگوی فکری (پارادایم شیفت) در رويکرد میرحسین به سياست ايران دارد. پيام میرحسین نه تنها جنبش «زن، زندگی، آزادی»‌ را به رسميّت می‌شناسد که در راستای آن حرکت می‌کند و آن را سکوی پرشی برای تصرف قدرت نمی‌بیند.

روشن است که نظام جمهوری اسلامی و تصمیم‌گیران اصلی‌اش هيچ عبرتی از چند ماه اعتراض و نارضایتی مردمی نگرفته‌اند و «جز لجاجت و اصرار بر روش‌های سرکوبگرانه به جای گفت‌وگو و اقناع» سر سوزنی حاضر نشدند صداهای برخاسته از گوشه‌-گوشه‌ی ایران را به رسمیت شناسند. ميرحسين موسوی با اشاره به «زایش دلهره‌آور فاصله‌های طبقاتی، اثرات سیاست‌های ماجراجویانه دشمن‌محور به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقه‌ای، فساد گسترده در نهادهای پولی و مالی، خفقان گسترده فرهنگی، فقدان آزادی‌ها و سرکوب وحشیانه زنان و مردان و حتی کودکان» مهم‌ترین ویژگی‌های نظام سياسی فعلی ایران را تحت رهبری مادام العمر و مطلق العنان کنونی نشان داده است.

تازه ترین نمونه‌‌ای که بستر فساد اقتصادی را بیش از پیش گسترش می‌دهد طرح فروش (بخوانید: چوب حراجِ) اموال دولتی است تا پول آن خرج نهادهای سرکوب و مغزشویی شود؛ فروشی بدون نظارت افراد و نهادهای ذی‌صلاح، بدون طی کردن مراحل قانونی که تنها با تأیید رهبری و مصونیت قضایی فروشندگان اموال دولتی انجام می‌گیرد، به‌ویژه آنکه مشخص نیست خریدارانِ این اموال کدام اشخاص، نهاد‌ها و شرکت‌ها هستند.

بر اساس تجربه‌ی شکست اصلاحات و مقاومت حاکمیت در برابر هرگونه تغییر، میرحسین پیشنهادهای سه‌گانه‌ی خود را مطرح می‌کند: ۱. همه‌پرسی تغییر قانون اساسی، و در صورت موافقت مردم ۲. تشکیل مجلس مؤسسان از سوی نمایندگان همه‌ی مردم برای تهیه‌ی پیش‌نویس قانون اساسی جدید و ۳. به همه‌پرسی گذاردن قانون اساسی جدید. پیام میرحسین با اذعان به ابهامات گذار از وضع کنونی پایان می‌یابد: «کمترینش آنکه چه کسی قرار است آن را بپذیرد یا به اجرا بگذارد. از آن بالاتر چه باید کرد تا چهل سال بعد از نو به همین نقطه باز نگردیم و از سوی آیندگان سرزنش نشویم. از آن مبرم‌تر، چگونه به توانایی‌مان برای عبور از این مرحله ایمان بیاوریم».

موسوی خود يا هم‌فکران‌اش را منجی راه آينده‌ی ايران معرفی نکرده است؛ اين فروتنی خصلتی است کلیدی. خردمندی میرحسین در اينجا خود را نشان می‌دهد که او درِ باغ سبز نشان نداده است. او می‌پرسد که چه کنيم تا جمهوری اسلامی با اين روش‌ها و تنگ‌نظری‌ها دوباره در لفافه‌ای جدید تکرار نشود. این نگرانی‌ها را هم‌ اکنون در میان جمعی از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی در داخل یا خارج از کشور هم می‌توان ديد. مهم‌تر از همه اين‌که موسوی به توانایی مردم ايران برای عبور از این مرحله ايمان دارد. برای او اين مقطع بن‌بست نيست. برای مردمی جان‌به‌لب‌رسیده، زجرکشیده، شادی‌باخته، سرکوب‌شده و زندگی‌بربادرفته چیزی عظيم‌تر از اين نيست که کسی آينه‌ای در برابرشان بگیرد و به آن‌ها بگوید: شما می‌توانيد و حق دارید روزگاری شاد، آزاد و برخوردار داشته باشید.

ما امضا کنندگان این بيانيه، که دل در گرو ایران و ایرانی داریم، حمايت کامل خود را از پيشنهادهای سنجيده‌ و دلیرانه‌ی میرحسين موسوی اعلام می‌کنیم. ما همراهی خود را در رفتن به سمت تغيیرات کلیدی برای عبور از نظام فروبسته‌ی کنونی از رهگذر همه‌پرسیِ تغییر ساختاری و بنیادی ابراز می‌کنیم.

✍️ هاشم آقاجری، حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، رضا بهشتی معزّ، میثم بادامچی، رضا علیجانی، احمد علوی، علی طهماسبی، حسن فرشتیان، علیرضا رجایی، سروش دباغ، رحمان لیوانی، عبدالله ناصری طاهری، داریوش محمدپور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی

دکمه بازگشت به بالا