مقاله

فجری که زجر بارید…

عیسی طاهری

پس از رایزنی های سمی در اتاق های تاریک فرانسه و تشکیل کنفرانس گوادلوپ با سران چهار کشور آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان؛ یکی از گزینه ها برای اداره مملکت داری ایران، جمهوری اسلامی و یا همان خمینیسم بود که ناگهان دیو تاریک تاریخ، فرعون ایران، دجال دوران، قابیلی که قتل را برای ایرانیان به ارمغان آورد؛ با هویت خمینی پای بر خاک ایران گذاشت.

هواپیمای فرانسوی، خمینی و شماری از حامیان او – که بعدها رفته رفته از میان برچیده شدند – را به ایران آورد که می توان به شماری از آن ها از جمله: ابوالحسن بنی‌صدر (فرار از ایران)، صادق قطب‌زاده (اعدام)، ابراهیم یزدی (زندان)، حسن لاهوتی (مرگ مشکوک)، احمد غضنفرپور (زندان)، محسن سازگارا (زندان و فرار از ایران) و داریوش فروهر (ترور) اشاره کرد.

با ورود خمینی به ایران و شعارهای برادری و برابری، آزادی بیان و عقیده و ایجاد حکومت عادلانه اسلامی، نه تنها بر باور ایرانیان اثر گذاشت بلکه شمار زیادی از اندیشمندان جهان اسلام به او ایمان پیدا کردند که فرشته نجات مسلمانان و مستضعفان از راه رسیده و به او تبریک و تهنیت گفتند.

با این که شعار خمینی پیش از قدرت؛ عدل و مساوات، آزادی اندیشه و بیان، حقوق اقلیت ها و حتی آزادی مارکسیست ها در ابراز عقیده بود، پس از به دست گرفتن قدرت، دیگری بویی هم از آن شعارها به مشام نمی رسید چه برسد که اجرایی شود.

در ابتدای انقلاب خونبار خمینی، شماری از علما و اندیشمندان اهل سنت از جمله: کاک احمد مفتی زاده، مولانا عبدالعزیز ملازاده، مولانا شمس الدین مطهری، مولانا نظرمحمد دیدگاه، کاک ناصر سبحانی، ملا عبدالله محمدی، مولانا  محمد سعید فاضلی به همراه چند تن دیگر، شورای مرکزی سنت (شمس) را راه اندازی کردند که در ابتدای فعالیت، شورا بخاطر مخالفت های شدید خمینی تعطیل و شماری از اعضا مانند کاک احمد مفتی زاده روانه زندان و برخی ترور و یا از ایران مهاجر شدند.

خمینی علاوه بر این که به شعارهای خود پایبند نبود هرگونه آزادی از اقلیت های دینی و قومی را گرفت، با این که اهل سنت از نظر جمعیت، در اقلیت نبودند، بیشترین فشارهای سیاسی، دینی و اجتماعی را بر آن ها وارد کرد تا جایی که حتی از داشتن یک عبادتگاه رسمی تحت نظارت خود اهل سنت در پایتخت محرومشان کرد و قانون اساسی ضد انسانی ولایت فقیه که سراسر تبعیض و ناعادلانه بود را بر ایرانیان از ادیان و مذاهب مختلف، تحمیل کرد.

خمینی با شعار آباد ساختن دنیا و آخرت ملت، وارد کشور شد و ایران را بدتر از پیش و حتی به گورستانی بی نام و نشان تبدیل کرد که هر روز شاهد خرابی های بیشتری در زمینه اقتصادی، دینی، اجتماعی و سیاسی بوده و هستیم.

جنایات و خرابی هایی که رژیم ولایت فقیه به سرکردگی خمینی بر ایران وارد ساخت در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و دینی به حدی بی شمار است که از گنجاندن آن ها در یک مقاله فراتر است.

برخی از جنایت های خمینیسم در حوزه حقوق بشر به صورت تیتروار

  • اعدام دسته‌جمعی ۵ هزار زندانیان عقیدتی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷به فرمان خمینی
  • کشتار شمار زیادی از علما و فعالان اهل سنت
  • کشتار کُردها در ابتدای انقلاب خونبار و طی این ۴۴ سال حاکمیت رژیم
  • کشتار بلوچ ها به بهانه های واهی
  • کشتار بهائیان
  • اعدام های گروهی
  • قتل های زنجیره ای
  • اعدام نوکیشان
  • اعدام نوجوانان و جوانان
  • و صدها موردی که از قلم افتاده اند

إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ [الرعد:۱۱] و این زجر از ایران نخواهد رفت تا مردم نخواهند و خواستن توانستن است. زجری که در فجر ۵۷ خورشیدی بر زمین ایران بارید را می توانیم با اتحاد، انسجام و احترام به همدیگر بیرون رانیم و ایرانی از نو سازیم.

 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع شبکه کلمه را منعکس نمی کند.

دکمه بازگشت به بالا