شبکه کلمه / یکی از مخاطبان شبکه کلمه با ارسال یادداشتی در مورد مواضع مولانا گرگیج نسبت به خیزش مردمی نوشت:
ظاهراً همهچیز برمیگردد به خطبهٔ کوتاه نمازجمعهٔ ۱۹آذر ۱۴۰۰ ! شیخالتفسیر مولانا محمدحسین گرگیج حفظهالله، امام جمعهٔ اهل سنت آزادشهر در خطبههای نمازجمعهٔ ۱۹آذر به اهانتهای تفرقهافکنانه و وحدتشکن صداوسیما به عمربن خطاب رضیاللهعنه واکنش نشان میدهد و میگوید:
«اگر عمربن خطاب و خلافتش را مشروع ندانیم و ایشان را ظالم و غاصب قلمداد کنیم، فتوحات آن عالیجناب نیز نامشروع میشود. پس غنایم جنگیای که در خلافتش به دست آمده از اعتبار میافتد. بنابراین نکاح شهربانو مادر زین العابدین و دختر یزدگرد که در خلافت عمربن بهغنیمت گرفته شد و به ازدواج حضرت حسین رضیاللهعنه درآمد، درست نمیشود. درنتیجه اعتباری برای نسب ۹امام دیگر باقی نمیماند».
همین اظهارات عالمانه کافی بود تا زخم تعصب آتشبیاران معرکه سر باز کند و با بهخدمتگرفتنِ صداوسیمایِ طیفی نه ملی و دیگر رسانههای دولتی، تمامقد علیه مولانا گرگیج حفظهالله قیام نمایند. برخیاز علمای اهلسنت نیز از قافله عقب نماندند و بدون اطلاع از اصل قضیه همان دیکتههای تفرقهافکنانه آخوندهای متعصب شیعه را روخوانی کردند.
بههرروی، این موضعگیری خصمانه جواب داد و به عزل یکسالهٔ مولانا گرگیج از امامت نمازجمعهٔ آزادشهر انجامید تا صدای یکیاز منادیان وحدت، خیرخواه ملک و ملت و مدافع آیین و مذهب برای همیشه خاموش شود.
اما این صدا نه تنها خاموش نشد که رساتر و بلندتر گشت تا خیرخواهانه مسئولان و دولتمردان و پیشوایان مذهبی را به آیندهٔ روبهزوال کشور متوجه کند.
پساز عزل مولانا گرگیج از امامت جمعهٔ آزادشهر، منبر و محراب مسجدالنبی محمودآباد گالیکش تریبون ایشان برای بیان عقاید و باورهایش شد. _ناگفته نگذارم که مسجدالنبی گالیکش، ۴۰کیلومتر از مسجدجامع اهلسنت آزادشهر فاصله دارد و مدرسهٔ دینی فاروقیه و منزل مولانا در همین محل واقع شدهاند.
اگرچه مولانا گرگیج ممنوعالمنبر بود، اما با حمایت مردم بر منبر نشست البته چون تا یکسال اجازهٔ پیشامامشدن در روز جمعه را نداشت، به احترام دادگاه ویژهٔ روحانیت و آیتالله نورمفیدی ،نمایندهٔ ولیفقیه در استان، پیشامام نمیشد.
یکسال از این ماجری گذشت و زمان بازگشت مولانا گرگیج به منبر جمعهٔ آزادشهر فرارسید. مولانا به درخواست مردم، با احترام حق بازگشت به آزادشهر را مطرح نمود حتی به دیدار آیتالله نورمفیدی به گرگان رفت، اما با برخورد سرد و پاسخ منفی مسئولان ذیربط روبهرو شد.
مولانا گرگیج اگرچه از این بدعهدی و بدقولی بزرگان قوم خمبهابرو نیاورد، اما مردمِ چشمبهراهِ وفابهعهدِ مسئولان، کوتاه نیامدند و پساز یکسال در جمعهٔ ۱۶دیماه ۱۴۰۱ با اصرار مولانا را مجبور به ایستادن بر جانماز محراب مسجدالنبی گالیکش کردند. پیشامامشدن مولانا گرگیج همان و دلواپسی آیات عظام همان.
حکم مولانا گرگیج بهجرم امامت جمعه از سوی دادگاه ویژهٔ روحانیت صادر شد. یکشنبه ۲۵دیماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۰ باید در دادگاه ویژهٔ روحانیت گرگان حاضر میشد. این خبر رسانهای شد و مردم اهلسنت گلستان با هرچه در توان داشتند خودشان را به درِ منزل مولانا رساندند.
ساعت ۷:۰۰ صبح است. تمام خیابانهای منتهی به منزل مولانا گرگیج با خودروهای شخصی بسته شده است. عقربههای ساعت ۹:۳۰ دقیقه را نشان میدهند. مولانا عازم گرگان است. یکونیم ساعت تا گرگان راه است. مولانا آمادهٔ رفتن است که با شعارهای مردم مواجه میشود!
«مولانای باغیرت حرفه تو حرف ملت»
«این آخرین پیامه، احضارکنید قیامه»
این شعارها سبب میشود که مولانا گرگیج با حکمت و درایت مردم را قانع کند تا با گشودن راه برای انجام وظیفهٔ خود به دادگاه برود، اما جمعیت انبوهتر میشود و راه تنگتر و شعارها قویتر! مولانا به خواست مردم تن میدهد و به خانهاش بازمیگردد…
دو روز است که مردم دوروبر منزل مولانا خیمه زدهاند و خواستار لغو دادگاهی مولانا گرگیج هستند، اما نه تنها این حکم لغو نشده که با تهدید جناب شهواری رئیس دادگاه ویژه روحانیت مواجه شده است. آقای شهواری گفته است: «حتی یک روز هم از عمر جمهوری اسلامی باقیمانده باشد، گرگیج باید بهخاطر دورکعت نماز جمعه احضار و محاکمه شود».
این مطلب بهروزرسانی میشود…
شاهین بلوچ