سیاسیمقاله

خامنه‌ای و پاپیسم سیاسی شیعه آیا ممکن است؟

تقی رحمانی

 خامنه‌ای را سودای رهبری دینی و سیاسی بر محور فقاهت سیاسی بر دنیای شیعه است. این سیاست عواقب خود را دارد. استعفای آیت الله حائری از مرجعیت چه به زور، چه داوطلبانه، نتیجه‌اش در این مسیر است. او مومنان را به اطاعت شرعی از خامنه‌ای فرا خوانده است. متن استعفا بسیار سیاسی و ضد اجنبی است.

 خامنه‌ای سودای آن دارد که اطاعت سیاسی-دینی شیعه را با مرجعیتش مشرعیت بدهد، حتی زمانی که به زور در میان ۱۰ مرجع تقلید جای داده شد باز هم تاکید این بود که وی به دنبال مقاصد سیاسی این مقام مرجعیت است تا دنیای سیاسی شیعه را گرد خود فرا بخواند.

 او قصد دارد انترنسیونال شیعه را برپا کند که بر گرد رهبر بزرگتر و محوریت قم و تهران معنی پیدا می‌کند؟

 تاسیس دفتر ولی امر مسلمین جهان چنین پیامی دارد.

 اما سوال این است که در دنیایی که به دولت-ملت شناخته می‌شود این نگاه شیعه خامنه‌ای چگونه تعریف می‌شود؟

 آیا این موضع حائری به معنی لغو رابطه دولت-ملت است؟ اگر چه خامنه‌ای این سلطه شرعی را با ابزار دولت مدرن محقق می‌سازد، یعنی از طریق جریانات تابع خود در عراق انجام می‌دهد.

 متن آیت الله حائری با سیستانی هم مرزبندی دارد. او در حقیقت به مرجعیت خامنه‌ای حالت یگانه می‌دهد و اتفاقی که بعد از بروجردی در جهان (شیعه مقلد) شکل نگرفته است را به شکل سیاسی-شرعی شکل دهد.

 اما این که این رویه عملی است یا نه خود داستان دیگری است. بحث ما باز کردن موضوع این سیاست است که در حال اتفاق است.
برای این سیاست خامنه‌ای، عراق و نجف بسیار مهم هستند. در لبنان این مشکل وجود ندارد نصرالله سیاسی است و بیروت مرکز شیعه نیست.

 خامنه‌ای در رقابت با نجف باید نگاه‌ها را به ام القرای ایران و قم جلب کند.

 اما باید دید آیا روحانیت شیعه که تمرکزناپذیر است به این سیاست تن می دهد؟

 خامنه‌ای بیشتر به نقش سیاسی این تمرکز توجه دارد و به گونه‌ای نقش فقهی فقها را در امر غیرسیاسی به چالش نمی‌کشد، پس منطقه فراغی را باز می‌گذارد.

 این سیاست خامنه‌ای که از نظام او امپریالیست منطقه‌ای می‌سازد به ایران و حتی به مذهب شیعه آسیب می‌زند که داستانی است که فرصت دیگری می‌طلبد.

دکمه بازگشت به بالا