سیاسیمقاله

چالش‌های پیش‌ روی استراتژی ایران در افغانستان

محمد السلمی نویسنده سعودی، استاد ادبیات فارسی

این امر قابل‌اثبات است که جمهوری اسلامی ایران حداقل در حال حاضر، نزد طالبان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ آن‌هم با توجه به اینکه ایران با وجود آنکه جامعه جهانی هنوز این گروه را به‌عنوان حاکم افغانستان به‌رسمیت نشناخته، حاضر است ضمن حمایت از طالبان، در همه عرصه‌ها و به‌ویژه در بخش‌های تجاری و اقتصادی و منابع انرژی، با این گروه همکاری کند.

از سوی دیگر، افغانستان نیز برای ایران هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت، اهمیت حیاتی و زیادی دارد. این امر به دلیل وجود مسائلی است که با امنیت و ثبات ایران ارتباط تنگاتنگی دارد؛ از قبیل برخورد با تهدیدهای گروه‌های تروریستی، متوقف کردن سیل مهاجران غیرقانونی و پناهجویان، خاتمه دادن به قاچاق مواد مخدر و همچنین حل‌وفصل موضوع‌های مربوط به سدها و منابع آبی مشترک دو کشور.

پس از آنکه طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفت، ایران تلاش‌های خود برای ایجاد جو حمایتی در افغانستان را تشدید کرد تا به این ترتیب، زمینه حفظ منافع خود در کابل را فراهم ‌کند. با این حال، ایران از گسترش بیش از حد روابط با طالبان هم واهمه دارد؛ زیرا این امر افغانستان را به ابزاری برای افزایش فشار بر تهران تبدیل می‌کند. در مجموع، به نظر می‌رسد که تلاش‌های ایران در جهت اجرای اقدام‌هایی که جلب اعتماد طالبان و ایجاد روابط نزدیک‌تر با این گروه را در پی خواهد داشت، ممکن است این کشور را با چالش‌ها و بحران‌های بیشتری مواجه کند.

چالش نخست، تنش بین دو کشور بر سر منابع آبی است که افغانستان با ساخت سد کمال خان روی رود هیرمند، واقع در مرز دو کشور، آن را تشدید کرد. این رود که مهم‌ترین منبع آبی افغانستان به شمار می‌رود، یکی از مهم‌ترین رودهایی است که به دریاچه هامون سرازیر می‌شود که سواحل آن هم در ایران و هم در افغانستان قرار دارند.

ایران معتقد است که این سد می‌تواند به کاهش آب جاری‌شده به سمت خاک ایران، به‌ویژه به استان سیستان و بلوچستان، منجر شود. همین نگرانی‌ها موجب شد تا تهران به‌طور مستمر به افغانستان فشار وارد کند تا آب پشت این سد را رها کند. در دوران اخیر، تنش‌های فزاینده‌ای بر سر منابع آبی محدود موجود رخ داد که به درگیری‌های شدیدی بین نیروهای ایرانی و افغان منجر شد و اگر دو کشور برای کنترل این درگیری‌ها به‌سرعت اقدام‌ نکرده بودند، ممکن بود به بحرانی واقعی تبدیل شود.

چالش دیگری که می‌تواند سر راه تلاش‌های تهران در جهت گسترش روابط با افغانستان مانع ایجاد کند، مسئله پناهندگان افغان در ایران است. پس از حمله ایالات متحده به افغانستان در سال ۲۰۰۱ که موجب شد میلیون‌ها شهروند افغانستان به ایران بگریزند، این موضوع بر روابط بین دو کشور سایه افکند. سپس، افغانستان دارای ثبات سیاسی و اقتصادی شد و پناهندگان افغان که طی این دوران در ایران، برخوردهای بد و شرایط اقتصادی اسفناکی را تحمل می‌کردند، به وطن خود بازگشتند.

با این حال، پس از خروج نیروهای آمریکایی و روی کار آمدن دوباره طالبان در اوت ۲۰۲۱، بنا بر اعلام وزارت امور خارجه ایران، تعداد پناهندگان افغان دو برابر شد و به پنچ میلیون نفر رسید. مقام‌ها و بسیاری از مردم ایران بر این باورند که به‌ویژه با توجه به شرایط اقتصادی و معیشتی وخیمی که به دلیل تحریم‌های آمریکا در ایران وجود دارد، حضور این تعداد پناهنده باری بر دوش اقتصاد و امنیت ایران است.

در چند روز گذشته، زمانی که یک پناهنده افغان به کشتن دو روحانی ایرانی در مشهد متهم شد، موضوع پناهندگان به افزایش تنش بین دو کشور منجر شد. این اتفاق موج جدیدی از خشونت علیه افغان‌ها را در ایران به راه انداخت و در یک ویدیو نشان داده شد که چگونه چندین پناهنده افغان پس از ضرب‌وشتم و توهین، به اتهام‌های دروغین دستگیر و برای زندگی به اردوگاه‌هایی فلاکت‌بار فرستاده می‌شوند؛ در این اردوگاه‌ها، پناهندگان در شرایطی وحشتناک و در بازداشت به سر می‌برند و با آن‌ها به طرز دهشتناکی بدرفتاری‌ می‌شود. با این همه، تهران اصرار دارد که این ویدیو و گزارش‌ها جعلی‌اند و هدف آن‌ها تخریب روابط دو کشور است.

به‌رغم اطمینان خاطر دادن ایران، حوادث اخیر موجب شد تا وزارت خارجه افغانستان درباره وضعیت پناهندگان در ایران ابراز نگرانی کند و خواستار آن شود تا تهران با صدور دستورهای لازم به دستگاه‌های امنیتی، از برخورد مناسب با پناهندگان افغان اطمینان حاصل کند. چندین تظاهرات‌ هم در اعتراض به ضرب‌وشتم و آزار و اذیت بی‌رحمانه‌ای پناهندگان افغان در ایران، مقابل سفارت این کشور در کابل برگزار شد. در هرات، معترضان به سمت کنسولگری ایران سنگ پرتاب کردند، دروازه اصلی آن را آتش زدند و دوربین‌های مداربسته را تخریب کردند. طالبان هم که از سپتامبر ۲۰۲۱ هرگونه تظاهرات در سرتاسر افغانستان را بدون کسب مجوز از وزارت کشور و وزارت دادگستری ممنوع اعلام کرده بود، این تظاهرات‌ و اعتراض‌ها به بدرفتاری با پناهندگان افغان در ایران را که در هرات و کابل برگزار شدند، نادیده گرفت.

همه این موارد نشان‌دهنده افزایش تنش‌ها بین دو کشور است و اشاره بدان دارد که طالبان از نحوه برخورد ایران با چند موضوع مرتبط با هر دو کشور، از جمله موضوع پناهندگان، ناخشنود است. همچنین به نظر می‌رسد که طالبان مصمم است اقدام‌هایی در جهت مواجهه با نفوذ ایران در افغانستان انجام دهد.

در اواسط ماه آوریل، نیروهای امنیتی افغانستان یارمحمد رحمتی، رئیس مرکز فرهنگی تبیان در کابل را بازداشت و بازجویی کردند. دو روز پیش از دستگیری، رحمتی در تجمعی مقابل سفارت ایران شرکت کرده بود تا به گفته خود، از روابط مستحکم و دوستانه بین ایران و افغانستان دفاع کند. در حالی‌ که طالبان دلیل واقعی دستگیری رحمتی را افشا نکرد، این اقدام به مخالفت این گروه با تجمع اخیری که در آن، جلو سفارت ایران گل پخش شد، اشاره دارد. برخی از تحلیلگران افغان هم اشاره می‌کنند که طالبان به فعالیت‌های این مرکز، با توجه به حمایت ایران از آن،‌ مشکوک است.

علاوه بر چالش‌های اشاره‌شده در بالا، پشتون‌ها به‌شدت به ایران بی‌اعتمادند و اغلب می‌کوشند تا مانع از تلاش‌های بی‌وقفه ایران برای افزایش نفوذ در این کشور شوند. حتی هزاره‌ها هم که به دلیل مشترکات فرهنگی، فرقه‌ای و زبانی به‌شدت تحت‌حمایت ایران‌اند، ممکن است برای کاهش اختلاف‌های خود با طالبان و گروه‌های مسلح که اخیرا مراکز آموزشی آن‌ها در شهر کابل را هدف قرار دادند، در سیاست‌های خود در قبال ایران تغییر ایجاد کنند. هزاره‌ها ممکن است بکوشند تا این تصویر شایع میان مردمان افغان را که آن‌ها را نیروهای نیابتی ایران تلقی می‌کنند که در خدمت منافع ایران و اجرای اهداف این کشور در افغانستان‌اند، تغییر دهند.

ایران که به ایجاد روابط باثبات با همسایه شرقی خود تمایل دارد، تاکنون برای کنترل این بحران‌ها به مجاری دیپلماتیک متوسل شده است. تهران «دشمنان» را به دلیل ایجاد تنش بین دو کشور ملامت کرده و گروه مجاهدین خلق را به جعل ویدیوهایی که بدرفتاری با پناهندگان افغان در ایران را نشان می‌دهند، متهم کرده و همچنین به قدرت‌های منطقه‌ای و غربی تهمت زده است که به تنش‌ها بین ایران و افغانستان دامن می‌زنند. اما در عمل، پافشاری ایران بر تشکیل یک حکومت فراگیر در افغانستان به‌عنوان پیش شرطی برای به رسمیت شناختن طالبان- افزون بر استفاده روزافزون کلمات خصمانه برخی از مقام‌های ایرانی علیه طالبان که این گروه را به‌ویژه پس از بمب‌گذاری‌های اخیر علیه هزاره‌ها، حکمرانانی فاقدصلاحیت می‌خوانند- ممکن است به پیچیده‌تر شدن بحران منجر شود و در مناسبات بین این دو کشور، اختلاف‌ها و ناسازگاری‌های بیشتری ایجاد کند.

منبع : ایندپیندنت

  نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه شبکه جهانی کلمه نیست.

  مقاله هاى منتشر شده تنها بازتاب دهنده نظر نويسنده آن است.

دکمه بازگشت به بالا