اخبارایران

چگونه آمریکا آخوندها را بر مسند قدرت نشاند ؟

 

“رضا پرچی زاده” ، فعال سیاسی و تحلیل گر سیاسی ایرانی با انتشار مقاله ای ، تاکید می کند که آخوند ها با برنامه وخواست آمریکایی ها بر قدرت ایران تکیه زدند . آنگونه که پرچی زاده معتقد است :آخوندها و متحدان‌شان با بخشی از دستگاه سیاسی آمریکا در به قدرت رسیدن‌شان در ایران در جریان انقلاب ۱۳۵۷ همکاری کرده اند .

به گزارش تارنمای شبکه جهانی کلمه ، آقای پرچی زاده در این مقاله مفصل، شواهد ، اسناد و زوایایی از دوران انقلاب را بیان می کند که حاکی از آن است آیت الله خمینی با چراغ سبز دولت جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا که  منجر به عدم مقاومت ارتش ایران شد ، به ایران آمد وقدرت را به دست گرفت .

به گفته آقای پرچی زاده ، مدارک و شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد خود آخوندها و متحدانِ آن زمان‌شان هم، در کشاکش سال‌های پایانیِ «جنگ سرد»، در حقیقت به کمک دشمن خونی‌شان، «آمریکای جهانخوار»، در ایران به قدرت رسیدند؛ منتها امروز چون به «مصلحتِ» هیچ‌کدام‌شان نیست، هیچ‌کدام نیز در این‌باره هیچ نمی‌گویند.

آقای پرچی زاده دراین مقاله  به اعترافات  رونالد ریگان (چهلمین رئیس‌جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا) وجرج بوش پدر ( چهل و یکمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا) هم اشاره می کند و تصریح می کند  :

رونالد ریگان گفته بود: سیاست غلط ما که باعث سقوط شاه ایران شد، لکه‌ی سیاهی در تاریخ ایالات متحده است.  همچنین جرج بوش پدر گفته بود :مأموریتی که به ژنرال هویزر به منظور فلج کردن ارتش ایران تفویض شد، یک خطای بزرگ بود.

وی همچنین شواهد واسنادی را مطرح می کند که ارتش ایران به دستور آمریکایی ها با حکومت آخوندها موافقت کرده وپشت به دولت وقت ایران  کردند .

وی دراین باره این سوال را مطرح می کند : چگونه است که «ارتشِ دست‌پروردهِ آمریکا» که طبیعتا باید از «حکومت دست‌نشانده آمریکا» دفاع کند، به ناگاه تغییر رویه می‌دهد و در برابر «دشمنان آمریکا» اسلحه بر زمین می‌گذارد؟ مقامات جمهوری اسلامی همیشه کوشیده‌اند تا اقدام ارتش در اعلام بی‌طرفی را امری «خودجوش» و به نشانه حقانیتِ خود به ملت قالب کنند؛ طبیعتا اعتراف به این حقیقت که «ضدِامپریالیست‌ها» به کمک خودِ امپریالیسم قدرت را در ایران قبضه کردند باید هم برای همه اینها تابوی بزرگی باشد.

آقای پرچی زاده در این مقاله به گزارش جودیث وایر، تحت عنوان «چگونه کارتر و برژینسکی کارت اسلام‌گرایی را بازی کردند»،  که برای شماره ۷ (اوت/نوامبر ۱۹۸۰) هفته‌نامه‌ی تحلیلیِ سیاسیِ ای آی آر نوشته،  هم اشاره می کند ومی گوید :در این گزارش  خلاصه‌ای از اسنادی را که «شورای روابط خارجی نیویورک» به نام «پروژه‌ی مطالعات دهه‌ی هشتاد» منتشر کرده ارائه می‌شود که به خوبی سیاست دولت جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، و بخصوص مشاور امنیت ملی‌اش، زبیگنیو برژینسکی، در قبال ایران و خاورمیانه را مشخص می‌کند؛ سیاستی که زمینه را برای به قدرت رسیدن آخوندها و متحدان‌شان در ایران فراهم کرد.

مقاله مورد نظر آقای پرچی زاده ادامه می دهد : از قضا، بیست و پنج سال بعد، دیوید فاربر، در کتاب خود به نام «گروگان: بحران گروگانگیری در ایران و اولین برخورد آمریکا با اسلام رادیکال» (۲۰۰۵)، در تایید آنچه وایر گفته، می‌نویسد: «حجم زیادی از اسنادی که به تازگی آزاد شده، نشان می‌دهد که دولت کارتر، بخصوص مشاور شورای امنیت ملی‌اش، زبیگنیو برژینسکی، به اهمیت ژئوپولیتیکی اسلام سیاسی برای منطقه [خاورمیانه] نظر داشته‌اند. با این وجود، گرفتاری‌های گروگانگیری، که به حمایت خمینی از گروگانگیران نیز انجامید، پذیرش احتمال چالش‌های استراتژیکی که اسلام سیاسی خشونت‌آمیز می‌توانست در بلندمدت برای منافع بین‌المللی ایالات متحده‌ی ایجاد کند را دشوار نمود.»

مقاله یاد شده در تایید گفته های فوق می نویسد : نمونه این اقبال به اسلام‌گرایی را در حمایت دولت کارتر از خمینی در زمانی که در فرانسه رحل اقامت افکنده بود مشاهده می‌کنیم. چنانکه محمد هاشمی، برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی و رئیس دفتر او به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، عنوان کرده: «در روزهای آخر توقف حضرت امام در پاریس در سال ۱۳۵۷ که من در پاریس در خدمت امام بودم، آقای جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا نماینده‌ای را به پاریس اعزام کرد؛ و نماینده‌ی آقای کارتر به همراه نماینده ژیسکاردستن، رئیس‌جمهور وقت فرانسه، از حضرت امام درخواست ملاقات کردند. حضرت امام اجازه دادند که نماینده رئیس‌جمهور آمریکا و رئیس‌جمهور فرانسه برای ملاقات و گفتگو به حضور حضرت امام برسند. این دو نماینده حدود ساعت ۱۰ شب به محل اقامت حضرت امام در نوفل‌لوشاتو آمدند، خدمت امام رسیدند و حدود یک ساعت و نیم با امام مذاکره و گفتگو کردند. حدود ساعت ۱۲ شب اقامتگاه حضرت امام را ترک کردند. حضرت امام بعد از گفتگو و مذاکره با این نمایندگان فرمودند: اعلام کنید که من در اولین فرصت به ایران برمی‌گردم».

مقاله پرچی زاده همچنین در این باره شاهد می آورد ومی نویسد :چنانکه رابرت دریفوس می‌گوید، نماینده کارتر کسی نبود مگر رمزی کلارک، دادستان کل سابق ایالات متحده و رفیق شفیق برژینسکی و هوادار دوآتشه اسلامگرایی در خاورمیانه. در مقاله‌ای تحت عنوان «بحران در ایران در حال گسترش است» در شماره ۴ (ژانویه/۵ فوریه ۱۹۷۹) ای آی آر، دریفوس چنین می‌نویسد که «گرم‌ترین حمایتی که خمینی اخیرا جلب کرده، از سوی رمزی کلارک بوده است که به عنوان نماینده‌ی غیررسمی برژینسکی عمل می‌کند. وی در پاریس با خمینی ملاقات کرد تا مراتب وفاداری‌اش را به ملای دیوانه اعلام کند. مطبوعات فرانسه، که اخیرا کمپینی ضد خمینی به راه انداخته‌اند، در ۲۴ ژانویه یک‌صدا اعلام کردند که واشنگتن با خمینی ساخت و پاخت کرده تا از جمهوری اسلامی مورد نظر وی حمایت کند».

 

 

 

دکمه بازگشت به بالا